دیروز و امروز
تاريخ : یک شنبه 31 فروردين 1393برچسب:, | 10:49 | نویسنده : روانشناس

يکي از بحث هاي جدي بزرگان جامعه شناسي و روان شناسان، صحبت از تفاوت انسان ديروز و انسان امروز است. در واقع انسان مدرن و سنتي...
با چند نفر از بزرگان سالخورده در خصوص زندگي روزگار آنان و دنياي رنگارنگ و متنوع امروزي صحبت شده، مي گفتند با همه مشکلات و سختي ها، مردمان عصر ما، دل هاي شادتري داشتند و از زندگي، بهتر لذت مي بردند; با اين حال:
- سراسر زندگي و شغل گذشتگان، پر از مشقت و سختي بود. اما کار را براي زندگي مي خواستند، در حدي که گذران داشته باشند. اما امروز زندگي مي کنيم تا کار کنيم و زندگي فداي کار شده است.
- در روزگار گذشته، کار، زندگي و خانواده، هر کدام جايگاه خود را داشتند. همه اهل خانه در خدمت هم و يکي بودند. در دنياي امروز پدر، مادر و فرزندان، هر کدام به شکلي وظايف خود را فراموش کرده اند. همه کار مي کنند تا شغل داشته باشند تا بر درآمدها بيفزايند و مستقل باشند.
- امروزه بيشتر مردم کار مي کنند که فقط کار داشته باشند. حال آن که راز سلامت انسان هاي ديروز در کار کردن بود و اندک چربي اضافه، سوخت مي شد و مشکلي به نام چاقي ناشي از پرخوري و تنبلي وجود نداشت. در صورتي که چاقي و چربي بالا و فشار خون، مهمترين عامل مرگ و مير در دنياي به اصطلاح متمدن امروزي است.
- انسان هاي گذشته، شب ها به نوبت دور هم جمع مي شدند، قصه، شوخي، خاطره، چيستان، بازي و تفريحات سرگرم کننده براي خود داشتند. امروزه ما در خانواده، حتي در اندک ميهماني «که مي رويم آن قدر به تلويزيون، ماهواره و بلوتوث خيره مي شويم که در همان حال به خواب مي رويم.
- انسان هاي ديروز بدون تکبر و خود برتربيني و در اوج صميميت، بيشتر سراغ يک ديگر را مي گرفتند و بهتر سخن پيامبر را درک مي کردند که فرمودند: «هر کس صله رحم به جاي آورد، خداوند با او رابطه برقرار مي کند و هر کس قطع رابطه کند، خداوند با او قطع رابطه مي نمايد .»
- انسان امروز فردگرا شده و با ورود تکنولوژي به عرصه زندگي، بيشتر وقت خود را با انواع و اقسام اين وسايل مي گذرانند تا با يک ديگر.
- انسان هاي قديم در اتاق کوچک خشت گل دور هم نشسته و با هم حرف مي زدند، اما در اين دوران، مردم کنار هم و در ساختمان هاي مناسب و شيک و در سالن هاي بزرگ و اتاق هاي تو در تو و خوش رنگ و نگار به تماشاي تلويزيون مي پردازند. به تعبير روان شناسان، مردمان امروز، جمع تنهايان هستند، گرچه کنار هم هستند، اما در واقع از هم دورند.
- انسان هاي قديم، معناگرا و تفکرگرا بودند، اما بسياري از انسان هاي امروزي با ورود تکنولوژي، فرصتي براي تفکر و تحليل ندارند و هر چيزي را به راحتي به دست ميآورند. بسياري از انسان هاي امروزي، هدف و معناي زندگي خود را از دست داده اند.
- انسان هاي سنتي دنبال رفاه نبودند. از صبح تا شب کار مي کردند و چيزي که برايشان اهميت داشت، انجام وظيفه بود; اما انسان هاي امروزه، رفاه طلب هستند و با کار صبح تا ظهر، انتظار دارند همه چيز در اختيارشان باشد.
- مهرباني، عاطفه، صميميت و محبت، در ميان مردمان گذشته استحکام بيشتري داشت. با آن که امکانات رفاهي و خانه آن چناني نداشتند، اما در همان اتاق کوچک و محقر گلي و چوبي، راحتي، نشاط، تبسم، لبخند و مهرباني موج مي زد. چيزي که اکنون در خانه هاي مجلل کمتر يافت مي شود.
- انسان هاي گذشته مانند انسان هاي هزاره سوم، کينه اي نبودند. آن ها گذشت و بخشش را جايگزين کينه مي کردند. آدم هاي امروزي با کوچکترين مشکلي و يا بهانه اي، ارتباط و دوستي خود را بر هم زده و کينه به دل مي گيرند. خوبي «ها را ناديده مي گيرند و ضعف هاي کم اهميت را بزرگ مي کنند. آن ها به سخن رسول خدا بهتر عمل مي نمودند که حضرت فرمودند: «سه چيز از مکارم اخلاق است بخشش به کسي که تو را محروم کرده است، برقراري رابطه با کسي که با تو قطع رابطه نموده و بخشيدن کسي که به تو ستم کرده است.»
- پيشينيان ما از حوصله، صبر و تحمل فراوان برخوردار بودند، صبرشان، صبر بود! گذشت و بخشش بيشتري داشتند و دلشان صاف و زلال بود.
- از چشم و هم چشمي خبري نبود. اما اين روزها چشم و هم چشمي بلاي آسايش بعضي از زندگي ها شده است تا جايي که گاهي به طلاق، زندان و ورشکستگي مي انجامد.
- از بهداشت، صابون، شامپو، تيغ، سشوار و آينه خبري نبود. با آب دوغ سر را شست وشو مي دادند و از عصاره درخت براي شست و شوي لباس استفاده مي کردند.
- امنيت حاکم نبود، روز روشن، قلدران و غارتگران ميآمدند و همه زندگي مردم را جلوي چشمانشان مي بردند. گاه دزدان، روستايي را به کلي آتش مي« زدند، طوري که تنها خاکسترش بر جاي مي ماند. با اين حال، زندگي جريان داشت و هيچ گاه از زندگي نااميد نمي شدند. انسان امروز قدرتش نسبت به انسان ديروز بيشتر شده است، اما وحشت و ناتواني اش از خشونت ديگران به واسطه همين قدرت بيشتر شده است.
- از قلم، کاغذ و آدم باسواد در بيشتر روستاهاي آن زمان خبري نبود. در چندين روستا شايد چند نفر باسواد که به ملاي مکتبي معروف بودند پيدا مي «شدند. با اين حال نوشته هاي به جا مانده از گذشتگان به هر انساني آرامش مي «دهد. خط زيبا، جوهر ماندگار بر صفحه کاغذ قديمي و يا پوست حيوانات نشان از همت بلند آنان دارد.
- به خاطر نبود وسايل نقليه، مسافرت با سختي همراه بود. زجرها و مشقت هاي طاقت فرسايي را در سفر به جان مي خريدند. گاه اين سفرها بيش از شش ماه تا يک سال طول مي کشيد. پياده از اين کوه به آن کوه، از اين دشت به آن دشت، با وجود سرما و گرما بسيار دشوار بود. اما هيچ کدام از اين مشقت ها، شعله هاي عشق دروني آن ها را کم نمي کرد. آدم هاي آن روزگار، عاشق و طوفاني بودند. چند ماه بدون زاد و توشه و پوشاک مناسب پياده روي مي کردند تا به ديدن اقوام و فاميل و يا به زيارت خانه خدا و عتبات برسند. آن ها به سخن رسول خدا (ص) بهتر از بسياري از آدم هاي امروزي عمل مي کردند که فرموده است: «به تمام افراد حاضر و غايب امتم و آن ها که تا روز قيامت به دنيا مي«آيند وصيت مي کنم که صله رحم نمايند; هرچند براي آن، مسيري يک ساله باشد; زيرا صله رحم از دين است.»
- اضطراب ناشي از فشارهاي رواني در گذشته بسيار کمتر بود.
- با وجود کم سوادي و بي سوادي، بسياري از آن ها به شدت پاي بند اعتقادات ديني خود بودند. سندي دست نوشته در يکي از خانواده هاي محترم خوشنام سادات چاه گاه ديدم که پدر بزرگوارشان در بيش از يک صد سال پيش، حتي خمس هيزم جمعآوري شده از کوهستان را به نيازمندان مي دادند و نوشته شده که بابت خمس 5 بار هيزم يک بار آن به فلاني بابت خمس داده شده است.

چه کنيم تا به نيکي ياد شويم؟
البته اين چنين هم نيست که هرچه انسان سنتي داشت و دارد ارزش است و هر چه انسان امروزي دارد، بد و ضد ارزش، بلکه معيار، همان مفاهيم و ارزش هاي اخلاقي هستند که در هر زماني نبايد روح خود را از دست دهند. رفتار، گفتار و کردار نيک در هر عصر و زمانه اي که باشد ماندگار است. آنچه از سختي هاي گذشتگانمان بيان کرديم صرفا براي يادآوري و عبرت گرفتن خودمان بود که بدانيم بزرگان ما چگونه مشکلات را پشت سر مي گذاشتند و چگونه بر خوبي و نيکي پافشاري داشتند. در عين ناملايمات و سختي «هاي روزگار و نداري آن زمان از همت بلند، و وسعت نظر و قلب مهربان برخوردار بودند.
شايد اين سوال را از خود بپرسيم که چه مي شد با وجود همه اين امکانات، دل هاي ما هم شادتر بود؟ در اين بحث سعي شده است راهکارهايي ارائه دهيم که به کار بستن آنها، شما را در رسيدن به اين امر مهم ياري دهد.
پس بياييد:
بيشتر سپاسگزار خداوند باشيم، قدرشناس يک ديگر باشيم، مهربان تر و صميمي تر باشيم.
بياييد گذشت و بخشش بيشتري از خود نشان دهيم و براي خدمتي که به هم ديگر مي کنيم منت ننهيم.
بياييد کينه و نفرت را از دل هايمان پاک کنيم.
بياييد از اشتباهات يک ديگر درگذريم و پوزش پذير باشيم. زندگي و اوقات خود، خانواده و بستگان را تلخ نکنيم.
به جاي گله گذاري، حرف هاي بي حاصل و بگومگوهاي نابجا، بخشنده، پرحوصله، شکيبا و مهربان باشيم. اين دنياي ناپايدار ارزش غصه خوردن، قهر کردن، کينه به دل گرفتن و دشمني ندارد.  
خيرخواه و دل سوز هم باشيم، به هم ديگر رحم کنيم تا اهل آسمان بر ما رحم نمايند.
آنچه مي تواند در زندگي پرزرق و برق امروز، آرامش و آسايش را به خانه دل انسان برگرداند تلاش و کوشش و قانع بودن به داشته ها و شاکر بودن خداوند در نداشته هاست. زيرا قانع بودن، بي نيازي و سربلندي در برابر هم نوعان است و حرص ورزيدن براي به دست آوردن بيشتر از نيازها، مايه خواري و ذلت است.
همين حالا برخيز و برو سراغ کسي که دلت را شکست و به تودروغ گفت، برو به ديدن کسي که با تو قهر کرده و از تو بريده است.  
بيا و مردانگي کن و کدورت ها و دشمني ها را به دوستي تبديل کن. شايستگي خود را نشان بده و اين قدر بر طبل غرور و خودپسندي و کينه و جدايي نکوب.
بيا دوستي و ارتباط بريده را دوباره با ريسمان محبت وصل کن. نگذار آگهي ترحيم او را درب خانه ات نصب کنند و بعد پشيمان شوي و به خود بپيچي. مولوي چه زيبا مي گويد:  
بيا تا قدر يک ديگر بدانيم  
که تا ناگه ز يک ديگر نمانيم
کريمان جان فداي دوست کردند
سگي بگذار ما هم مردمانيم
باور کن دوستي ها و رفاقت ها بيشتر از کجي ها و بدخلقي ها در تو آرامش ايجاد مي کنند، به نفع شماست که خودتان را رها کنيد. ما عادت کرديم که خوبي هاي يک ديگر را فراموش کنيم و در مقابل، عيب ها و کاستي ها را به رخ يک ديگر بکشيم و هم ديگر را انگشت نماي عالم و آدم سازيم و به جاي دوستي و مهرباني، دشمني و گله گذاري را پيشه کنيم. حال آن که  گذشت، زيبايي زندگي است، برخيز و لذت بخشش و طراوت زندگي را از دست نده و از دوست و فاميل بريده ات سراغي بگير. به فرموده رسول خدا (ص): «کسي که براي صلح و دوستي در دنيا پيش قدم شود، در آخرت زودتر وارد بهشت مي شود.» 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: